روزهای زندگی من
این روزها نازی واسه خودش کاملا مستقل شده یه
شخصیت مستقل با بعدهای مختلف استقلالت منو کشته
مامی
صبح در نقش یه دخمل مهربون واسه بابا
مامان برو چایی دم کن باباجون یعنی واسه بابا
وقتی که کلافه میشی از دست بابا که بیدار نمیشه
مامان پتو بردار باباجون صمونه بخوله
(صبحونه بخوره)
صبح ها در نقش یه دختر حامی بابا
بیدار کردن بابا توسط مامان
ولش تون ولش تون لالا کنه بابا گناه داره
با جیغ و داد مامان رو پس زدن واسه بیدار نکردن بابا
وقتی واسه مامان دلسوز میشی
اریه نتون مامان اریه نتون اسیسم اریه نتون
(گریه نکن مامان )
(مامان قهر کرده و خودش رو الکی به گریه زده)
وقتی هنگام رانندگی مامان جون رو راهنمایی میکنی
مامان بشتون بشتون (یعنی بشکون فرمون رو)
برو بالا برو بالا برو مامان
وقتی دانش آموز میشی کیف میذاری روی شون میخونی
میرم مدرسه میرم مدرسه هورا هورا
وقتی خواننده میشی
در جواب میخوام بیام در خونتون میگی
نمیخواد بیای اون هم با صدای کشیده
وقتی هوس حرکات موزون میکنی
مامان یه چیزی بذار برقصم
وقتی میشی یه دونه یا همون خاله شادونه
میخونی
بارون میاد تیک و تیک صداش میاد چیک و چیک
باز میخوره به تیته هیچ وقت استه نمیشه
وقتی شعر عارفونه میخونی
دوسش دارم چی تار تونم چی تار با عشق یار تونم
دوفته منو با یه نیگاه عقلتو تار و مار تونم
(دوستش دارم چی کار کنم چی کار با عشق یار کنم
گفته منو با یک نگاه عقلتو تار و مار کنم)
حدودا دوماه و نیمه که سوره کوثر رو کاملا حفظی
قربونت برم الهی
شعر خرگوش من چه نازه گوشاش چقدر درازه
رو هم کامل یاد گرفتی
فقط یه مشکل خیلی واسمون تاقچه بالا میذاری تا بخونی
و باید حتما یه نفر بعد نازی تکرار کنه و گرنه امکان نداره ادامه بدی
دیشب نشستم پای سیستم شما هم خیلی بدت میاد سریع
پریدی بغلم گفتی مامان بریم لالا تونیم
من هم همراه شما واسه لالا
کلی از خودت عشق در کرده
مامان جون دوسم دارم یعنی دوستت دارم
من هم بوس بوس که من هم همین طور یه دفعه انگاری
چیزی یادت اومده باشه یهو گفتی برو دوسم ندارم
برو بروکامپیوتر برو برو کامپیوتر
آره مامان جون شما خیلی از این دستگاه بدت میاد
من هم سعی میکنم که کمتر بشینم و به شما برسم
نیمه های شب توی خواب حرف میزنی خیلی باحاله
من هم حرف میزنم شما هم جوابم رو میدی
دیشب میگفتی دستام کثیفه بشورش
چند ساعت بعد گفتی مامان بک بک بذار بک بک
آهنگ برنامه کودک قدیم زمون ما رو
آخه آن روزی که نی نی بلاگ گذاشته بود کلی خوشت
اومد و ذوق زدی و ادا ریختی
و اما خرابکاریات
گوشی مامان کشویی یه سیم کارت برداشتی انداختی
لای گوشی مامان
درآوردن آن منجر به خراب شدن گوشی مامان شده
حالا مامان چیکار کنه
این قابل تحمل بود ولی
یواس بی مودم رو برداشتی
نمیدونم چه بلایی سرش آوردی
که دیگه کار نمیکنه مودم وایرلس رو خراب کردی
من هم حسابی عصبانی شدم ولی مگه فرقی هم داره
از دست شما خانم کوچولو
وقتی میپرسیم اسمت چیه میگی
نازنین نرگس دو سالمه
اسم مامان و بابا رو هم بلدی بلا بلا
راستی خانم کوچولو چیزی تا تولد دوسالگیت نمونده
و من شرمنده که تولدت رو قراره دیرتر واست بگیرم
شاید هیچ وقت باور نمیکردم
یه روزی تولدت رو اینقدرسوت و کور بگیرم
آخه ما اینجا غریبیم و همه آشناها و دوستامون یه جای
دیگه حالا قراره چند وقت دیگه دختر خاله های مامان
بیان مشهد میذارم همزمان با بودن دخترخاله ها که کمی از
سوت و کوری در بیاد وکلی شادی کنیم
ولی برنامه آتلیه بردن سرجای خودش هست ایشالا که
همکاری کنی ملوسک مامان
قربون شما دختر گلم تولدت مبارک نفس مامان