امروز من
امروز مامان جی من رو خیلی زود با زور لالا کرد البته فکر کنم حال خودش زیاد خوب نبود میخواست استراحت کنه یه جورایی من رو لالا کرد من هم که بچه حرف گوش کن بالاخره بعد از ٤٥ دقیقه تلاش لالا کردم میدونید تلاش مامان برای لالا کردن من چه جوریه؟مامان جی خودش رو به لالا میزنه من هم خیلی از لالا کردن مامان بدم میاد یه جورایی وقتی مامان لالا کرده دوست دارم اسمان ها رو زمین و کهکشون و هر چی که فکر میکنی به هم بزنم مامان بیدار شه.من هم بعد از ٤٥ دقیقه شکنجه که خیلی واسه مامان دوست داشتنیه بالاخره لالا کردم شکنجه های من لوپای مامانی رو میکشم میگم ناسی مامان جی یا خودم رو لوس میکنم میگم مامان مامان نانا یا میگم پی پی رفتبعد مامان اروم چشمش رو باز میکنه میگه عزیزم بیا تو بغلم لالامن هم خوشحال که تونستم مامانم رو بیدار کنم میپرم تو بغلش بعد مامان من رو ناز میکنه من هم گول میخورم لالا میکنم امروز هم گول خوردم لالا کردم بعد که بیدار شدم مراسم بعد از لالا خیلی باشکوه انجام شد اخه من عادت دارم وقتی بیدار شدم بگم مامان بعد مامان بگه سلام قشنگ تر از پریا من هم خودم رو لوس کنم بیاد من رو بغل کنه مامانم هم که دل رحم میاد من رو بغل میکنه و بوس و بوس وبوس بعد گفت نرگسی نانا بخور زود که بریم ددر بعد من همه مثل خانمها زود لباس پوشیدم مامان گفت میخوایم بریم حرم من حرم رفتن رو خیلی دوست دارم اخه همه به من شکلات میدن وقتی کوچولو بودم مامانم همه کاکائوها و شکلات رو از من میگرفت من هم که حالیم نبود اخه مامانم سخت گیره نمیذاره من از این چیزا بخورم حالا هم که من دیگه میفهمم نمیتونه ازم بگیره من میدم مامانم باز کنه بعد حتما باید خودم برم پوستش رو بندازم تو سطل اشغال بعد نصفش رو میدم مامان بقیش رو هم یه لیس میزنم بعد میگم مامان نه یعنی نمیخوام اخه من شیرینی جات دوست ندارم ولی حس اینکه همه به من شکلات میدن شیرینه من عاشق بوسیدن در حرم هستم همیشه با مامان بابای میکنم میرم در رو بوس میکنم دوباره بر میگردم پیش مامان بعد میبینم مامان پشت سرمه امروز وقتی میخواستیم برگردیم خونه یه بارونی زد چه بارونی وای که چقدر خندیدم تا حالا زیر بارون به این شدت نرفته بودم بلند بلند میخندیدم همه لباسهام خیس شد خیلی کیف داشت امروز مامانم واسه همه نی نی ها ی عزیز واسه مامانایی که نی نی هاشون توی راهن واسه اونهایی که اصلا نی نی ندارن خیلی دعا کرد