نازی نازی ، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

نازنین نرگس نفس مامان

من ودالی جون

1390/3/1 21:55
نویسنده : مامان جی
520 بازدید
اشتراک گذاری

بعد ازظهر روز گذشته عمه جی تصمیم گرفته بود من رو ببره پارک وقتی به من گفت من از خوشحالی سریع دویدم تبتام رو پوشیدم با عمه جون و وروجکهاش رفتیم تاتا عباسی  خیلی خوش گذشت اخه دالی جون هم با ما بود یادتون هست که عمه همون زن دایی جون منه من به دایی میگم دالی گاهی هم میگم لالی البته من بلدم بگم دایی ولی اینجوری بیشتر دوست دارم مثل اب بلدم بگم اب ولی میگم با فکر کنم این یکی رو سر مامان جی رفتم اخه مامان جی استعداد برعکسش خیلی خوبه؟مثلا خیلی روان برعکس مینویسه.یکی نیست بگه اخه این استعداده که شما دارید دادید به من همه سیگنالهای من رو به هم ریختید اب به این خوشکلی رو میگم با  البته گاهی که حواسم نیست میگم اب ولی تا به خودم اومدم دوباره میگم با پرتی افکار رو بذاریم کنار من با خانواده لالی رفتیم پارک توی راه یه اقای پیرمهربونی که من خیلی دوستش دارم  داشت یه خورده ماست ونون نوش جون میکرد من رو دیدم گفت نرگس بفرما ماست بخور من هم سریع گفتم لالی اریم اریم نانا اریم یعنی بریم من که سوار سه چرخه بودم به لالی گفتم من رو دربیاره ارم نانا بخورم ولی همه به من خندیدن نمیدونم چرا ؟رفتیم پارک پارک با لالی صفا داره عمه جی هم من رو سوار تاتا کرد وقتی برگشتیم دوباره همون اقای مهربون رو دیدیم من تا رسیدیم گفتم نانا رفت است رفت  است یعنی ماست  بعد ادای خداحافظی لالی وعمه رو دراوردم  بعد رفتیم خرید با لالی خیلی خوش گذشت و خیلی طول کشید مامانم نگران شد تماس گرفت نمیذاره یه خورده بریم ددر صفا کنیم زود زنگ میزنه میگه کجایید من هم سرخوش برگشتم خونه تا ساعت 12 شب در نقش یک ویرانگر بازی کردم

 

باز هم همون تراژدی هر شب با اندکی تلخیص واسه لالا اجرا شد باز من رو با زور لالا کردن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان ماهان
1 خرداد 90 8:05
مامانی کسرا
1 خرداد 90 8:48
نازنین گلم قوربونت برم تورو خدا هر کار می کنی بکن فقط شبا بگیر بخواب تورو خدا جون دالی جون من جون هر کی دوس داری
نمی دونی چقدر سخت میشه اگه مامانی شب نتونه بخوابه


چشم من دخمل خوبیم فقط لالا کردنم یه خورده حاشیه داره
مامان نیایش
1 خرداد 90 10:33
میشه خوش باشی گل خوشگل قربون اون حرف زدنت کاش میتونستی یه کم با این نی نیش من هم حرف بزنی یاد بگیره


نیایش جون هم یاد میگیره خاله جون فقط باید خیلی باهش حرف بزنی وخیلی با دیگران ارتباط برقرار کنه
مامان فرشته
1 خرداد 90 11:55
ای جانم قربونت برم با اون دالی گفتنت بوسسسس


مرسی خاله مهربون