مادرانه
سلام عسلم ببخشید مامان جون من شیرینی جات اصلا دوست ندارم اشتباه شد سلام گلوله نمکم قربون شما دختر گلم برم که توی این زمینه با مامانت همدردی نفس مامان قربون شیرین زبونی هات که با یه جمله همه ما رو به وجد میاری والبته خیلی وقتها هم بابا رو کلافه میکنی اخه وقتی سوزنت گیر کرد دیگه گیر کرد پشت سر هم تکرار و تکرار چقدر شیرینه نگاه کردن به چشمهای بسته شما موقع خوابیدن چقدر شیرینه نوای لالایی که واسه خودت موقع خواب میخونی ومن هم خوشحال از اینکه نازنینم چه زود خودکفا شد شادی کودکانه بازی کودکانه ناز کودکانه مکر کودکانه همه وهمه کارهای شما واسه ما خیلی شیرینه وقتی سعی داری ما رو گول بزنی خیلی شیرین میشی عمه جون میگه شبیه گربه توی شرک میشی چشمات رو معصوم میکنی والبته گرد و وای به اون لحظه ای که...... مامان قربون نگاه قشنگت مامان فدای ناز کردنت الهی عزیزکم همیشه شاد باشی و شاد زندگی کنی من و بابای مهربونت سعی میکنیم همیشه شما شاد باشی این روزها که بابایی کارش زیاده ولی بازم از شما غافل نیست اگر ساعت 11 شب هم باشه بالاخره شما رو به عشقت یعنی پارک میرسونه شام نخورده و خسته قدر بابای مهربونت رو بدون شما هم که عاشق باباجونی با تمام وجود صداش میکنی خدا شما دو تا دلداده رو هیچ وقت از هم دور نکنه الهی حالا هم که هر دو تا خوشکل خوابیدید الهی خوابهای خوب ببینید البته نمکدون مامان شبها صدای باباجی رفت از شما به گوش ما میرسه جان من خواب رو به خودت تلخ نکن از فکر رفتن بابا بیرون بیا بالاخره که نمیشه بابا دربست مال شما باشه شاید هم بابا خواب شما رو ببینه که حتی بیرون هم از دست شما در امان نیست اخه گوشی من رو میاری و میگی الو باباجی ......طفلی بابایی