کارهای نازی نازی
من مثل همیشه ضربان قلب خونمونم و اما بلا بلا کارای نرگس طلا چند روز پیش صبح زود که مامان جون و بابا جون لالا بودن من بیدار شدم این عادیه اخه سحرخیزترین شخص توی خونه ما منم بابا و مامان لالا وقتی بیدار شدم چشمم خورد به میمونه لوسم من یه میمون لوس دارم که اگه ازش موزش رو بگیری جیغ میزنه پاهاش رو میکوبه روی زمین روی پیش بندش هم نوشته به موز من دست نزنید موزش هم توی دستش نبود اگه محکم بزنی تو دستش هم جیغ میزنه من مامان جون رو بیدار کردم گفتم اشنش کن یعنی روشنش کن مامان هم لالاش میومد گفت خرابه دوباره لالا کرد البته من که نمیذارم ادای خواب رو درمیاره یهو دوباره بیدا...
نویسنده :
مامان جی
17:00